loading...
شعر

من

لایو بازدید : 5 سه شنبه 24 دی 1392 نظرات (0)

من را نگاه می کنی اما چه سرسری


جوری که ممکن است به زنهای دیگری…


باتوم به دست! اینکه کتک می زنی منم !


همبازی خجالتی و کوچکت ، پری!


دمپایی ام همیشه مگر تا به تا نبود ؟


حالا مرا دوباره به خاطر می آوری ؟


ما سالهاست بی خبر از هم گذشته ایم


هریک بزرگ تر شده در چشم دیگری


شاید که آشنای یکی دیگر از شماست


آن نوجوان که با لگد از هوش می بری…


در چشمهای میشی تو گرگ می دود


یعنی گذشت دوره ی خواهر، برادری!


*****


در باور تو ارزش من نصف توست ، نه ؟


زن جنس پست و مرد..بگو؟! جنس ِبهتری!


در باور تو ارزش من هم ، تن ِمن ست


دستور می دهی که «موها زیر روسری!»


وقتی بهشت ودوزخ من دست سازتوست


دیگر کدام مکتب و آیین و باوری؟


حالا ببین چرا به تنفر صدای من…


حالا بگو چگونه تو…انگار که کری


من گریه می کنم ، ولی نه در برابرت


من گریه می کنم ، ولی از نابرابری


مژگان عباسلو‬

به اشتراک بگذاريد :

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 6
  • آی پی دیروز : 8
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 4
  • بازدید کلی : 56